رمان We Were the Lucky Ones

It is the spring of 1939 and three generations of the Kurc family are doing their best to live normal lives, even as the shadow of war grows closer. The talk around the family Seder table is of new babies and budding romance, not of the increasing hardships threatening Jews in their hometown of Radom, Poland. But soon the horrors overtaking Europe will become inescapable and the Kurcs will be flung to the far corners of the world, each desperately trying to navigate his or her own path to safety.

As one sibling is forced into exile, another attempts to flee the continent, while others struggle to escape certain death, either by working grueling hours on empty stomachs in the factories of the ghetto or by hiding as gentiles in plain sight. Driven by an unwavering will to survive and by the fear that they may never see one another again, the Kurcs must rely on hope, ingenuity, and inner strength to persevere.

An extraordinary, propulsive novel, We Were the Lucky Ones demonstrates how in the face of the twentieth century’s darkest moment, the human spirit can endure and even thrive.

بهار سال 1939 است و سه نسل از خانواده کورچ تمام تلاش خود را می کنند تا زندگی عادی داشته باشند، حتی با نزدیک شدن سایه جنگ. صحبت هایی که در اطراف میز خانواده سدر وجود دارد، در مورد نوزادان جدید و عاشقانه های جوان است، نه از سختی های فزاینده ای که یهودیان را در زادگاهشان رادوم، لهستان تهدید می کند. اما به زودی وحشت‌هایی که اروپا را فرا می‌گیرند اجتناب‌ناپذیر می‌شوند و کورک‌ها به نقاط دور دنیا پرتاب می‌شوند و هر کدام ناامیدانه تلاش می‌کنند تا مسیر خود را به سوی امن طی کنند. زمانی که یکی از خواهران و برادران مجبور به تبعید می شود، دیگری تلاش می کند تا از قاره فرار کند، در حالی که دیگران تلاش می کنند تا از مرگ حتمی فرار کنند، یا با ساعات کاری طاقت فرسا با شکم خالی در کارخانه های محله یهودی نشین یا با پنهان شدن به عنوان غیریهودیان در مقابل دیدگان آشکار. کورک‌ها با اراده تزلزل ناپذیر برای زنده ماندن و ترس از اینکه دیگر هرگز یکدیگر را نبینند، باید به امید، نبوغ و نیروی درونی برای استقامت تکیه کنند. رمانی فوق‌العاده و پیش‌راننده، ما افراد خوش شانس بودیم، نشان می‌دهد که چگونه در مواجهه با تاریک‌ترین لحظه قرن بیستم، روح انسان می‌تواند تحمل کند و حتی رشد کند.