نقد و بررسی
سوپرپک دنیای پر از عشقسوپرپک دنیای پر از عشق
بررسی کتاب پرفروش EveryDay
والدین باید بدانند که کتاب پرفروش Everyday دیوید لویتان در مورد شخصیتی به نام “A” است که از نظر احساسی و فکری یک فرد کامل است، اما هر روز صبح در بدن نوجوان متفاوتی از خواب بیدار می شود.
بنابراین، نویسنده طیف گستردهای از سبکهای زندگی نوجوانان، جهتگیریهای جنسی متفاوت و هویتهای جنسیتی و همچنین رویکردهای متفاوت به فرزندپروری را نشان میدهد. این کتاب نوجوانانی را نشان می دهد.
در این داستان نوجوانی نیز وجود دارد که مشروب مینوشد و به صورت وحشتناکی از خواب بیدار میشود و در اثر یک حادثه رانندگی در حالت مستی که منجر به یک مرگ شد، شکنجه میشود. برخی از شخصیتهای نوجوان از مواد مخدر و ماری جوانا سوء استفاده میکنند و چند مشت درگیری بین پسران نوجوان رخ میدهد.
داستان رمان Every Day
EVERY DAY درباره شخصیتی به نام “A” است، یک فرد کاملاً عاطفی و فکری و بدون جنسیت که هر روز از خواب بیدار می شود و در بدن نوجوان دیگری زندگی می کند. فقط برای یک روز، ” A ” بخشی از خانه، زندگی و خانواده آن شخص می شود. علیرغم این پیشفرض خارقالعاده، « A » با موقعیتهای بسیار واقعبینانه و بسیار نگرانکننده از جمله زندگی خانوادگی، روابط عاشقانه و مصرف مواد مواجه میشود.
در طول رمان، « A» راز خود را برای دو نفر فاش میکند: یکی، دختری که دوستش دارد. دیگری، پسری که احساس می کند غرامت را مدیون اوست.
به طرق مختلف، هر یک از این مکاشفات، « A» را کاملاً آسیبپذیر و مصممتر میکند تا راهی برای عبور عشق از وجود آشفتهاش پیدا کند.
شرح خلاصه از کتاب Everything everything
کتاب everything everything باعث می شود شما بخندید، گریه کنید و همه چیز را احساس کنید. این یک رمان مبتکرانه، الهامبخش و بسیار رمانتیک است که از طریق عکسها و تصاویر و موارد دیگر آشکار میشود.
نیکولا یون با اولین کار خیرهکنندهاش everything everything یک تجربه خواندنی کاملاً منحصر به فرد و زیبا ایجاد کرده است. طرحهای نوشتاری زیبا با آثار هنری اصلی برای بیان داستان عاشقانهای که شبیه هیچکس دیگری نیست. شما هرگز چنین کتابی را نخوانده اید.”
«همه چیز، همه چیز همه چیز دارد. . . عاشقانه، قلب و هوش. کتاب و صدای نیکولا یون مدتها پس از پایان خواندن با من ماند.
“همه چیز زیبایی آرامی دارد، هر چیزی که از ابتدا تا انتها مرا مجذوب خود کرد. داستان عشق اولی و مادلین قلب من را ربوده است.”
مدی دختری است که به معنای واقعی کلمه به دنیای بیرون حساسیت دارد و اولی پسری است که در همسایگی مدی زندگی می کند و تبدیل به بزرگترین ریسکی می شود که او تا به حال انجام داده است.
بیماری من ( شخصیت اول داستان: مدی؛ تعریف می کند ) خیلی نادر است اصولا من به دنیا حساسیت دارم. من خانه ام را ترک نمی کنم، هفده سال است که خانه ام را ترک نکرده ام. تنها افرادی که می بینم مادرم و پرستارم کارلا هستند.
اما یک روز صدای کامیون باربری همسایه به گوش می رسد . به بیرون از پنجره نگاه می کنم و او را می بینم. او قدبلند، لاغر اندام است و یک تی شرت تمام مشکی و مشکی، شلوار جین مشکی، کفش ورزشی مشکی و کلاه بافتنی مشکی که موهایش را کاملا می پوشاند به تن دارد. نگاهم را می گیرد. نام او اولی است.
من می خواهم همه چیز را در مورد او بدانم و می دانم. یاد گرفتم که او بامزه و خشن است. فهمیدم که چشمانش آبی اقیانوس اطلس است و بدجنس او ظروف نقره می دزدد. یاد میگیرم که وقتی با او صحبت میکنم، تمام دنیای من باز میشود، و احساس میکنم دارم تغییر میکنم – شروع به خواستن چیزها میکنم. برای بیرون آمدن از حباب من خواستن همه چیز، هر چیزی که دنیا برای ارائه دارد.
کتاب love in the time of Cholera
هنگامی که فرمینا در نهایت تصمیم می گیرد با یک دکتر ثروتمند و مرفه ازدواج کند، فلورنتینو ورشکست می شود. سرانجام شوهرش می میرد و فلورنتینو عمدا در مراسم تشییع جنازه شرکت می کند. پنجاه سال و نه ماه و چهار روز پس از اولین ابراز عشق خود به فرمینا، او دوباره این کار را خواهد کرد.
گابریل گارسیا مارکز، برنده جایزه نوبل و نویسنده کتاب صد سال تنهایی، در شاهکار خود عشق در زمان وبا، داستان عشقی نافرجام را روایت میکند که از همه رقبا بیشتر است.
پنجاه و یک سال و نه ماه و چهار روز از زمانی که فرمینا دازا پیشرفت های پرشور رمانتیک ناامید فلورنتینو آریزا را رد کرد و به جای آن با دکتر جوونال اوربینو ازدواج کرد، می گذرد. پس از قسم خوردن عشق بی پایان خود به او، او برای روزی زندگی می کند که بتواند دوباره از او خواستگاری کند.
0دیدگاه