نقد و بررسی
Lights OutLights Out
I want someone with a soul as black as night. Someone who would burn the world down for me and not lose a single minute of sleep over it.
Trauma nurse Aly Cappellucci doesn’t need any more kinks. She likes the one she’s landed on just fine. To her, nothing could top the masked men she follows online. Unless one of those men was shirtless, heavily tattooed, and waiting for her in her bedroom.
She dreams about being hunted by one in particular, of him chasing her down and doing deliciously dark things to her willing body. She never could have guessed that by sending one drunken text, those dreams would become her new reality.
I want things most people don’t, craving darkness and depravity instead of light and love.
Josh Hammond has spent his life avoiding the limelight, but his online persona is another story. At night, he posts masked thirst traps for his millions of fans to drool over, but one follower has caught his eye: Aly. After reading a comment begging him to break into her house wearing a mask, he decides to take her up on her offer.
Together, Aly and Josh live out their darkest fantasies, unaware that Aly has captured the attention of someone else. Someone with far more sinister intentions than a little light stalking. As Josh turns from predator to protector and the stakes heighten, he must ask himself how far he’s willing to go for the woman he’s obsessed with.
من کسی را میخواهم که روحش به سیاهی شب باشد. کسی که دنیا را برای من بسوزاند و حتی یک دقیقه هم خوابش را از دست ندهد.
پرستار تروما، آلی کاپلوچی، دیگر به پیچ و تاب نیاز ندارد. او یکی را دوست دارد که به خوبی روی آن فرود آمده است. از نظر او، هیچ چیز نمی تواند مردان نقاب پوشی را که در فضای مجازی دنبال می کند، برتری دهد. مگر اینکه یکی از آن مردها بدون پیراهن، به شدت خالکوبی شده بود و در اتاق خوابش منتظر او بود.
او خواب می بیند که توسط یکی خاص شکار می شود، که او او را تعقیب می کند و کارهای تاریک خوشمزه ای را با بدن او انجام می دهد. او هرگز نمی توانست حدس بزند که با ارسال یک متن مست، آن رویاها به واقعیت جدید او تبدیل می شود.
من چیزهایی را می خواهم که اکثر مردم نمی خواهند، به جای نور و عشق، هوس تاریکی و تباهی.
جاش هاموند زندگی خود را صرف دوری از مرکز توجه کرده است، اما شخصیت آنلاین او داستان دیگری است. او شبها تلههای تشنگی پوشاندهای را برای میلیونها طرفدارش پست میکند تا آبهای دهانش را سرازیر کنند، اما یکی از دنبالکنندگان توجه او را جلب کرده است: Aly. پس از خواندن کامنتی که از او التماس میکرد تا با ماسک به خانه او نفوذ کند، تصمیم میگیرد از پیشنهاد او استقبال کند.
آلی و جاش با هم تاریک ترین خیالات خود را انجام می دهند، غافل از اینکه آلی توجه شخص دیگری را به خود جلب کرده است. کسی با نیت های بسیار شوم تر از کمی تعقیب کردن. وقتی جاش از شکارچی به محافظ تبدیل میشود و ریسکها افزایش مییابد، باید از خود بپرسد که چقدر حاضر است برای زنی که به آن وسواس دارد برود.
0دیدگاه